هر سال روز ۸ مارس (برابر با ۱۷ اسفندماه)، در سراسر جهان به عنوان روز جهانی زن جشن گرفته میشود. جنبش زنان، که از دل جنبش کارگری بیرون آمد، در ابتدا روز جهانی زنان کارگر نام گرفت. اما با گسترش مبارزات زنان برای بهدست آوردن حقوق مساوی با مردان، به روز جهانی زن تغییر نام داد.
روز جهانی زن، یادآور تلاشهای زنان و دستآوردهایی است که زنان طی قرن گذشته برای رسیدن به موقعیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برابر در جوامع بشری داشتند.
شروع ماجرا از جنبشی کارگری
روز جهانی زن از جنبشی کارگری شروع شد و به رویدادی در سال تبدیل گردید که سازمان ملل متحد آن را به رسمیت شناخت. بذر این ماجرا در سال ۱۹۰۸ کاشته شد، زمانی که ۱۵ هزار زن در شهر نیویورک راهپیمایی کردند و خواهان ساعات کار کمتر، حقوق بیشتر و حق رأی شدند.
حزب سوسیالیست آمریکا، یک سال پس از این راهپیمایی، اولین روز جهانی زن را اعلام کرد.
ایده جهانی شدن این روز، از زنی به نام کلارا زتکین بود. او این پیشنهاد را در سال ۱۹۱۰ در کنفرانس جهانی زنان کارگر در کپنهاگ داد. در این کنفرانس ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور جهان حضور داشتند که همگی به اتفاق آراء با پیشنهاد او موافقت کردند.
وضعیت زنان در ایران
نظام ارزشی مردسالار و زن ستیز ولایت فقیه، زنان ایرانی را با سنگینترین فشارهای روحی روانی و حقوقی از اولیه ترین حقوقشان محروم نموده است. زنان در حاکمیت ولایت فقیه، از کمترین حقوق اجتماعی خود نیز برخوردار نیستند.
تبعیض وحشتناک جنسیتی، شدیدترین محدودیتهای اجتماعی، تحقیرهای خیابانی و سرکوب مضاعف، حجاب اجباری و … از جمله مصائبی است که در ۴۰ سال گذشته، از جانب دولتهای مختلف، بر زنان ایران تحمیل گشته است. همچنین، حکومت، طی سالهای اخیر، فرهنگ مردسالار را در جامعه به شدت رواج داده است. تحت تأثیر همین فرهنگ پس مانده و ضد زن، قتل دختران توسط پدران یا قتلهای ناموسی بدون عواقب قضایی جدی، در مناطق مختلف کشور، صورت میگیرد.
بدلیل سیاستهای زن ستیزانه و محدودیتهای سیستماتیک ایجاد شده در جامعه، امروز میلیونها تن از زنان، برغم داشتن مدارج دانشگاهی، بیکار هستند. به گفته مرکز آمار ایران، ۶۹ درصد از زنان بیکار ایران، فارغالتحصیل دانشگاهی هستند.
اما در شرایط همه گیری بیماری کرونا و بحران وخیم اقتصادی و گرانی افسارگسیخته کالاهای اساسی، سختترین شرایط را زنان کارگر و زنان سرپرست خانوار تجربه میکنند. زنانی که حتی پیش از آغاز همهگیری کرونا نیز به دلیل ورشکستگی و تعطیلی عموم کارگاهها و واحدهای تولیدی و نبود فرصتهای شغلی و تبعیضهای بیشمار در بازار کار، در شرایط بسیار اسفناکی به سر میبردند. زندگی این زنان با شیوع بیماری کرونا، به فاجعهای تلخ تبدیل شد.
زنان سرپرست خانوار چه کسانی هستند؟
زنان سرپرست خانوار، به زنانی اطلاق میشود که بدون حضور منظم یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی یک یا چند خانواده را برعهده دارند. سرپرست خانواده، کسی است که مسئولیت اداره اقتصادی خانواده را بر دوش دارد و تصمیمگیریهای عمده و حیاتی بر عهده او است. زنان مطلقه، زنان بیوه، زنانی که همسران آنها از کارافتاده یا بیکار هستند، زنانی که همسران معتاد دارند و هزینه زندگی برعهده خودشان است و سرانجام، زنانی که همسران آنها مهاجرت کردهاند و زن مسئول هزینه زندگی است، در این ردیف قرار میگیرند.
مشکلات این زنان به سه دسته اصلی تقسیم میشود:
یکم.مشکلات اقتصادی و تامین هزینههای زندگی خود و فرزندانشان: آنها در تامین نیازهای اولیه زندگی، دچار مشکلات اساسی هستند.
دوم.مشکلات اجتماعی: به دلیل فرهنگ زنستیزانه تحمیلشده از سوی دیکتاتوری ولایت فقیه بر جامعه ایران، اکثر این زنان، از طرف خانواده همسر و حتی، از سوی خانواده خود طرد میشوند. آنها همچنین از بعضی جمعهای دوستانه هم، رانده میشوند.
سوم.مشکلات روانشناختی: این زنان احساس شکست، تنهایی و طردشدگی و اغلب، احساس خستگی میکنند. چرا که برای تأمین حداقل معیشت فرزندان خود، ناچار به کار تمام وقت در چندین محل مشغول هستند. این وضعیت، با نقش آنها به عنوان مادر برای تربیت فرزندان و نثار عواطف مادری برای فرزندانی که اغلب، پدر هم ندارند، در تعارض کامل است. این امر علاوه بر خستگی جسمی بدلیل ساعتها کار روزانه، خستگی ذهنی و روحی روانی زیادی را برای این دسته از زنان بوجود میآورد. قصههای زنان سرپرست خانوار، عمومأ، دردناک و تکاندهنده است.
زنان ۱۴ ساله سرپرست خانوار
زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت «امام علی» چهارشنبه ۲۳ بهمن ۹۸، میانگین سنی زنان سرپرست خانوار را که با این نهاد در ارتباط هستند چنین بیان کرده است: «میانگین سنی از ۱۸ تا ۶۰ را شامل میشود. اما در بعضی از استانهایی که کودکهمسری شایع است افرادی با سن ۱۴ تا ۱۵ سال نیز سرپرستی خانواده را بر دوش میکشند.»
زهرا رحیمی، گفت: «مستمریهای دریافتی زنان سرپرست خانوار نسبت به هزینه جاری بسیار ناچیز است.»
زهرا رحیمی، اعتیاد، کمبود مسکن و خشونت خانگی را از موارد مهم در زندگی زنان سرپرست خانوار دانست و گفت: «بحث خشونت خانگی بیداد میکند. بارها دیدهایم که یک زن از صبح تا شب کار میکند و وقتی به خانه نیز برمیگردد باید زیر مشت و لگدهای شوهر مصرفکننده خود، شب را به صبح برساند و تمام درآمد خود را دو دستی تقدیم مرد کند. این زنان نه دسترسی به وکیل دارند و نه راه قانونی جلوی پای آنها وجود دارد. از طرفی قانون نیز از این زنان حمایت نمیکند.»
بر پایه آمار سازمان بهزیستی ایران، از مجموع ۲۱ میلیون خانوار ، در ١٢ درصد خانوادهها، زنان سرپرست خانوار هستند اما بیش از ٧٠ درصد زنان سرپرست خانوار شغل مناسبی ندارند.
همچنین بر اساس آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار زن سرپرست خانوار در ایران زندگی میکنند و ۲۰۰ هزار تن از آنان تحت پوشش بهزیستی قرار دارند. آمار واقعی زنان سرپرست خانوار دست کم حدود ۴ میلیون نفر است.
افزایش آمار زنان سرپرست خانوار، با رشد آمار بیکاری، فقر، اعتیاد و… در جامعه ارتباط مستقیم دارد. گروهی از این زنان سرپرست خانوار به جمع زنان کارگر میپیوندند و گروههای دیگر با هزاران مشکل روزگار میگذرانند. باید اشاره کرد که زنان کارگر نیز امنیت شغلی ندارند. در صورتیکه زنان کارگر مشغول به کار باشند، با قوانین ضد کارگری موجود و قراردادهای موقت کار، دستمزدی حداقلی و کمتر از مردان دریافت میکنند. تازه اگر همان دستمزد را هم بعد از ماهها تأخیر دریافت کنند، کفاف حداقل نان بخور و نمیر خود و فرزندانشان را نمیدهد. جمعیت انبوهی از این زنان نیز در بیکاری به سر میبرند یا به کارهایی مثل دستفروشی، نظافت در خانهها، یا در شرکتها و مؤسسات یا حتی از طریق زباله گردی و فروش ضایعات، امرار معاش میکنند.
تعداد زنان سرپرست خانوار در ایران هر سال افزایش یافته و میانگین سن آنان نیز از ۵۰ سال در دو دهه اخیر اکنون به ۱۴ سال رسیده است.
خودکشی زنان
در چند سال اخیر، از یک طرف فشار و محدودیتها و محرومیتهای فزاینده که از سوی حکومت و در قالب قوانین عقب افتاده و ایجاد نهادها و گشتهای کنترلی مختلف، در حق زنان روا میدارد و از طرف دیگر گسترش بیسابقه و تکاندهنده فقر و فلاکت در جامعه، بخصوص در میان زنان، ناامیدی و فشارهای روحی روانی زیادی را بر زنان و دختران جوان و نوجوان وارد نموده است. حاصل این فشارهای اقتصادی و روحی روانی، افزایش آمار خودکشی، در میان زنان و بطور خاص در میان دختران جوان و نوجوان است.
خبرهای اقدام به خودکشی زنان و دختران جوان در شهرهای مختلف، هر روز در رسانه های وابسته به حکومت و همچنین شبکه های اجتماعی به چشم میخورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر